محیط زیست بر لبه پرتگاه بی بازگشت ایستادهاست
به گزارش عصر ایران؛در حال حاضر، فرونشست بخش وسیعی از دشتهای ایران را در بر گرفته است. گفته میشود حدود ۴۰۰ دشت در ایران با این بحران دستوپنجه نرم میکنند. از ۳۱ استان کشور، ۳۰ استان گزارشهایی از فرونشست دارند و تنها استان گیلان از این مشکل تا حدودی در امان مانده است. حتی در استانهای شمالی نیز گزارشهای نگرانکنندهای از فرونشست وجود دارد. دشتهای ایران با فرسایش شدید خاک، کاهش منابع آب زیرزمینی، ایجاد ترکهای عمیق و فروچالهها مواجه شدهاند که نشاندهنده عمق این فاجعه است.
فرونشست عمدتاً نتیجه مصرف بیرویه آب و برداشت بیش از حد از آبخوانهاست. کشاورزی سنتی با روشهای آبیاری قدیمی و غیرمدرن، مهمترین عامل این بحران است. در ایران، کشاورزی هنوز مدرن و مکانیزه نشده و مدیریت مؤثری در این حوزه وجود ندارد. در برخی دشتها، کشت محصولات پرآببر به دلیل سودآوری بیشتر ادامه دارد، در حالی که برخی دشتها باید بهعنوان مناطق ممنوعه اعلام شوند. نبود مدیریت صحیح کشاورزی، این بحران را تشدید کرده است.
فرونشست دشتها به معنای از دست رفتن امنیت غذایی در آینده نزدیک است. دشتها مهمترین مراکز تولید غذا در ایران هستند. وقتی دشتها دچار فرونشست شدید میشوند، نشاندهنده برداشت بیش از حد آب از آبخوانها و منابع زیرزمینی است. این برداشت بیرویه به حدی است که حتی آب مورد نیاز نسلهای آینده نیز مصرف شده است. در نتیجه، امنیت غذایی نهتنها برای نسل کنونی، بلکه برای آیندگان هم به خطر خواهد افتاد.
فرونشست تنها به امنیت غذایی محدود نمیشود. این پدیده زیرساختهایی مانند راهها، راهآهن، دکلهای برق، خطوط انتقال تلفن، نفت و گاز و دیگر تأسیسات کشور را تهدید میکند. فرونشست میتواند جادهها و راهآهن را تخریب کند و حتی ممکن است فجایع انسانی بزرگی مانند حادثه برای قطار یا اتوبوس در حال حرکت به وجود آورد. این تخریبها نهتنها سرمایههای ملی را نابود میکند، بلکه جان مردم را نیز به خطر میاندازد.
بحران فرونشست به شهرها هم سرایت کرده است. در شهرهایی مانند اصفهان و تهران، این مشکل بهصورت جدی مشاهده میشود. در اصفهان، آثار تاریخی ارزشمند به دلیل فرونشست آسیب دیدهاند و بخشهایی از شهر، از جمله محلهها و کوچهها، در معرض خطر هستند. در تهران، مناطق ۱۸ و ۱۹ با ترکخوردگی خانهها و تهدیدات جدی ناشی از فرونشست مواجه شدهاند.
امنیت شهرهای ایران اکنون بهطور جدی به مخاطره افتاده است. فرونشست میتواند به فاجعهای انسانی منجر شود. خانههایی که زمین زیر آنها خالی شده، حتی اگر از نظر سازهای مستحکم باشند با کوچکترین زلزله فرو میریزند. این وضعیت، نگرانی عمیقی برای ساکنان شهرها ایجاد کرده و آینده زندگی آنها را تهدید میکند.
فرونشست در ایران یک ابر بحران است، زیرا نهتنها بهصورت ملی فراگیر شده، بلکه پیامدهای آن تمام مردم کشور را درگیر مشکلات جدی خواهد کرد. به جرات میتوان گفت که فرونشست زمین اکنون بزرگترین ابر بحران ایران است و نیازمند توجه فوری و اقدام قاطع است.
با وجود شدت بحران، هنوز راه نجاتی وجود دارد. حل این بحران در دسترس است، اما نیازمند اقدام فوری و هماهنگ وزارتخانههای جهاد کشاورزی، نیرو و سازمان حفاظت محیط زیست است. متأسفانه، در حال حاضر هماهنگی بین این نهادها وجود ندارد و حتی گاهی شاهد دور زدن یکدیگر هستند. این عدم همکاری، مدیریت بحران را دشوارتر کرده است.
فرونشست نتیجه تصمیمات اشتباه گذشته در مدیریت آب و منابع طبیعی است. اکنون با فرصت اندکی که باقی مانده، باید تصمیمات عاقلانه و کارآمد گرفت. این امر تنها با گوش دادن به پژوهشگران و دانشمندانی ممکن است که سالها درباره این بحران هشدار دادهاند، اما اغلب با اتهاماتی مانند سیاهنمایی به حاشیه رانده شدهاند. اکنون زمان آن است که از دانش و تجربه این افراد استفاده شود تا ایران از این ابر بحران نجات یابد.
در همین رابطه با علی بیتاللهی، یکی از بهترین پژوهشگران و دانشمندان ایران که درباره فرونشست تحقیقات گستردهای انجام داده گفتگو کردیم. او اطلاعات ارزشمند و البته هولناکی از وضعیت موجود ایران در اختیار ما قرار داده است. اما مثل همیشه راهکارهای برون رفت از این بحران را هم گوشزد کردهاست. این گفتگو نیازمند شنیدن و دیده شدن به خصوص از سوی مسئولان و مدیران ایران است. اگر آنها به این آخرین اخطارها توجه نکنند، سرزمین ایران را از دست خواهیم داد. برای دیدن این گفتگو به بالای همین صفحه مراجعه کنید و در ادامه قسمتهایی از این گفتگو را بخوانید:
فرونشست زمین در ایران: بحرانی انسانساخت و راهکارهای کنترل آن
فرونشست زمین در ایران، پدیدهای ناشی از برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی است که از اواسط دهه ۵۰ آغاز شد و از دهه ۷۰ شدت گرفت. افزایش جمعیت، توسعه کشاورزی و شیوههای ناکارآمد مصرف آب، این بحران را تشدید کرده است. ایران حدود ۱۴۰ میلیارد مترمکعب آب زیرزمینی را از دست داده، معادل کانالی به عرض یک کیلومتر، عمق ۱۰۰ متر و طول مسیر از دریای مازندران تا دریای عمان. این حجم عظیم، به دلیل برداشت بیش از حد و کاهش نفوذ باران و برف، عملاً غیرقابلتجدید است.
افت سطح آبهای زیرزمینی، فشار حفرهای در لایههای آبدار را کاهش میدهد و مانند اسفنجی که آب خود را از دست میدهد، این لایهها متراکم شده و سطح زمین فرومینشیند. این فرآیند نفوذپذیری خاک را کاهش میدهد، روانابهای سطحی را افزایش میدهد، فرسایش خاکهای مغذی را تشدید میکند و استعداد کشاورزی را از بین میبرد. دشتهای حاصلخیز ایران در حال تبدیل به بیابانهایی لمیزرع هستند که امنیت غذایی کشور را تهدید میکند. علاوه بر این، فرونشست به زیرساختهای حیاتی مانند خطوط لوله گاز (حدود ۱۱ هزار کیلومتر)، تیرهای برق، جادهها و راهآهن آسیب میرساند و در کشوری لرزهخیز مانند ایران، ترکخوردگی سازهها خطر زلزله را تشدید میکند.
گستردگی بحران
فرونشست در ۳۰ استان از ۳۱ استان ایران گزارش شده و تنها گیلان هنوز نشانههای آشکاری از آن نشان نداده است، هرچند در معرض خطر است. استان خراسان رضوی بیشترین وسعت فرونشست را دارد و پس از آن، استانهای فارس، کرمان، اصفهان و تهران قرار دارند. رفسنجان با نرخ فرونشست بیش از ۴۰ سانتیمتر در سال، بالاترین نرخ را در جهان دارد. دشتهای اطراف تهران (هشتگرد، اشتهارد و شهریار) با نرخ ۳۰ سانتیمتر در سال و منطقه ۱۸ تهران با بیش از ۲۲ سانتیمتر در سال درگیر این بحران هستند. حدود ۱۰ درصد از مساحت ایران، معادل ۷۰۰ تا ۸۰۰ شهر، تحت تأثیر فرونشست قرار دارد که عمدتاً دشتهای حاصلخیز با جمعیتی حدود ۴۰ میلیون نفر را شامل میشود.
مناطق پرخطر و خسارات
اصفهان پرریسکترین شهر ایران از نظر فرونشست است. کل محدوده شهری، آثار تاریخی (مانند میدان نقش جهان، پل خواجو و سیوسهپل)، خطوط حیاتی و اراضی کشاورزی این شهر در معرض خطر هستند. در دشت مهیار، شکافهای فرونشستی به جادهها، تیرهای برق و خطوط راهآهن آسیب رساندهاند. در ورامین (معینآباد)، فرسایش تونلی زیرزمینی، حفرههای مخفی ایجاد کرده که با آبیاری، فروپاشی ناگهانی زمین را به دنبال دارد و کشاورزی را غیرممکن کرده است. آثار تاریخی در استانهایی مانند یزد، سمنان، خراسان رضوی و مازندران نیز دچار ترکخوردگی شدهاند که به میراث فرهنگی کشور آسیب میرساند.
حدود ۳۰ درصد محصولات کشاورزی ایران به دلیل مدیریت نادرست هدر میرود. توسعه کشت گلخانهای و عمودی میتواند مصرف آب را تا ۷۰ درصد کاهش دهد و از هدررفت محصولات جلوگیری کند.
تمرکز جمعیت در کلانشهرهایی مانند تهران (۱۵ میلیون نفر در شعاع ۱۰۰ کیلومتری)، اصفهان (۴ میلیون نفر)، مشهد و شیراز، تقاضای آب را افزایش داده است. هر فرد در ایران بهطور متوسط روزانه ۲۵۰ لیتر آب مصرف میکند، اما شیوههای ناکارآمد مانند آبیاری سنتی و کشت محصولات پرمصرف (مانند برنج در مناطق خشک)، فشار بر آبخوانها را تشدید کرده است. سدسازی بدون توجه به حقآبههای زیستمحیطی، مانند سدهای لتیان و زایندهرود، تغذیه آبخوانها را متوقف کرده و فرونشست را تشدید کرده است. برای مثال، آبخوان دشت اصفهان از ۴ میلیارد مترمکعب به ۹۰۰ میلیون مترمکعب کاهش یافته و در برخی نقاط کمتر از ۱۵ متر ضخامت دارد.
راهکارهای کنترل فرونشست
فرونشست زمین یک بحران انسانساخت و قابل کنترل است. تجربه ژاپن نشان میدهد که توکیو با مدیریت صحیح منابع آب، فرونشست را از سال ۱۹۶۵ تا ۲۰۰۳ بهطور چشمگیری کاهش داد. در ایران، اقدامات زیر ضروری است:
1. اصلاح الگوی کشت: جایگزینی محصولات پرمصرف (مانند برنج و سیب) با محصولات کمآببر (مانند انگور) در مناطق خشک مانند ورامین و اطراف دریاچه ارومیه، مصرف آب را تا یکدهم کاهش میدهد.
2. بهبود شیوههای آبیاری: استفاده از آبیاری قطرهای به جای روشهای غرقابی که ۶۰ تا ۷۰ درصد آب را هدر میدهند.
3. تغذیه مصنوعی آبخوانها: هدایت روانابهای بارندگی به لایههای زیرزمینی از طریق چاهها و گودالهای مهندسیشده.
4. توزیع عادلانه جمعیت: توسعه زیرساختهای معیشتی در مناطق کمجمعیت مانند سواحل مکران برای کاهش فشار بر کلانشهرها و تشویق مهاجرت معکوس.
5. کنترل برداشت آب: نصب کنتورهای هوشمند بر چاهها (۳۰۰ هزار چاه غیرمجاز از یک میلیون چاه) برای محدود کردن پمپاژ آب.
6. مکانیابی مناسب صنایع: جلوگیری از احداث کارخانههای آببر (مانند پتروشیمی میانکاله یا ذوبآهن اصفهان) در مناطق پرخطر.
7. مدیریت شهری: جلوگیری از توسعه بیرویه شهرها و استفاده از سطوح نفوذپذیر برای افزایش تغذیه آبخوانها.
ضرورت مقررات ملی
تدوین مقررات ملی فرونشست برای وزارتخانههای نیرو، جهاد کشاورزی، صنعت، معدن و تجارت، و راه و شهرسازی الزامآور است. این مقررات باید جانمایی صنایع آببر را در مناطق پرخطر ممنوع کند، آسیبپذیری زیرساختها را کاهش دهد و مصرف آب را مدیریت کند. نبود این ضوابط، کارشناسان را در برابر فشارهای بیرونی مانند تقاضای اشتغالزایی ناتوان کرده است.
فرصت محدود و امید به آینده
ایران با ۱۸ استان با نرخ فرونشست بیش از ۱۰ سانتیمتر در سال، از نظر تعدد پهنههای فرونشستی در جهان بینظیر است. در مناطقی مانند اصفهان، کمتر از ۱۰ سال تا مرگ کامل آبخوانها فرصت باقی است. با این حال، تجربیات جهانی در ژاپن، چین، آمریکا و ایتالیا نشان میدهد که با کنترل برداشت آب و تغذیه مصنوعی آبخوانها، میتوان فرونشست را متوقف کرد. نتایج این اقدامات ظرف دو سال قابل مشاهده خواهد بود.
فرونشست زمین نهتنها کشاورزی و زیرساختها، بلکه میراث ۷۰۰۰ ساله ایران را تهدید میکند. تدوین مقررات ملی، اصلاح مدیریت آب و آگاهی عمومی، گامهای ضروری برای حفظ سرزمین و آینده نسلهای بعدی است. توجه دولت چهاردهم به این بحران و افزایش اطلاعرسانی رسانهای، نویدبخش اقدامات مؤثر است، اما نیازمند برنامهریزی بلندمدت و پرهیز از پروژههای زودبازده است.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید