تارا خبر
  • صفحه نخست
  • خوزستان
  • سیاسی
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • فرهنگ و هنر
  • بین الملل
۲۰ تیر ۱۴۰۴

اگر بعد از جنگ هنوز می‌ترسیم، طبیعی است؟

با وجود آتش‌بس و آرامش نسبی پس از جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه کشورمان، سایه‌ی اضطراب همچنان بر ذهن بسیاری سنگینی می‌کند. آیا این نگرانی‌ها واکنشی طبیعی به شرایط بحرانی‌اند، یا نشانه‌ای از آسیب‌های روانی عمیق‌تر که نیازمند توجه و درمان هستند؟
تیر 19, 1404 5 دقیقه خواندن
چاپ خبر

برای برخی، صدای بسته شدن یک در، بوق ممتد ماشین یا ترکیدن لاستیک موتورسیکلتی در خیابان، تداعی‌کننده لحظات هولناک حمله است. بسیاری هنوز شب‌ها خواب‌زده از کابوس‌های صدا انفجار و دود و انفجار بیدار می‌شوند و برخی دیگر از خروج از خانه، حتی برای خرید نان، واهمه دارند. این واکنش‌های روانی، تنها «واکنش طبیعی به یک بحران» نیستند، بلکه گاه نشانه‌ای از زخم‌هایی عمیق و درمان‌طلب‌اند.

دکتر محسن حافظی اردکانی، روان‌پزشک و روان‌درمانگر، در گفت‌وگویی با خبرنگار ایرنازندگی، به بررسی دقیق این وضعیت پرداخته است.

علائم هشداردهنده‌ای که نباید نادیده گرفته شوند

دکتر محسن حافظی، روانپزشک می‌گوید:«جنگ تحمیلی رژیم غاصب صهیونیستی علیه کشور عزیزمان ایران تمام شده است و ما در یک آتش‌بسِ قرار داریم. در این شرایط، ابهام زیادی وجود دارد و ابهام، هر جا که باشد، استرس و اضطراب به‌دنبال دارد. بنابراین، خیلی عجیب نیست اگر مردم ما اکنون دچار اضطراب و نگرانی باشند. اما اگر علائم ترس به قدری شدید باشند که با کار و زندگی فرد مداخله کنند، خواب او مختل شود یا شخصیتش به شکلی تغییر کند که انگار فرد دیگری شده، در این شرایط حتماً باید برای دریافت کمک مراجعه کنند. این کمک می‌تواند دارویی یا غیر دارویی باشد و بسیار مهم است که بیش از گذشت یک ماه از بروز این علائم، درمان آغاز شود. در غیر این صورت، این علائم می‌توانند مزمن شوند و تا آخر عمر فرد را آزار دهند.»

کابوس‌ها و ترس‌های شبانه چگونه درمان می‌شوند؟

به گفته حافظی، در مورد درمان کابوس‌های مکرر و ترس‌های شدید، بسته به شدت علائم، روش‌های دارویی و غیردارویی مورد استفاده قرار می‌گیرند. وی در این‌باره می‌گوید:«روش‌هایی مانند یوگا، ورزش، تغذیه مناسب و رعایت بهداشت خواب نیز بسیار کمک‌کننده‌اند. بهداشت خواب شامل اقداماتی است مانند خوابیدن در ساعت مشخص هر شب، خودداری از نوشیدن چای و قهوه چند ساعت پیش از خواب، پرهیز از کار با موبایل قبل از خواب، داشتن ساعت خواب و بیداری منظم و پرهیز از خوردن غذای سنگین در آخر شب. این‌ها همگی می‌توانند به بهبود وضعیت خواب و کاهش کابوس‌ها کمک کنند. با این حال، در برخی موارد، چاره‌ای جز استفاده از درمان‌های دارویی نیست.»

داشتن روتین روزانه، خوردن غذا در زمان‌های مشخص، پرداختن به ورزش و سرگرم‌کردن خود با تماشای فیلم می‌تواند در کاهش ترس‌های پس از بحران مؤثر باشد

حافظی در پاسخ به اینکه چه سبک زندگی یا عادت‌هایی می‌توانند در کاهش ترس‌های پس از بحران مؤثر باشند، چنین توضیح می‌دهد:«جنگ باعث می‌شود که احساس عاملیت ما در زندگی از بین برود؛ یعنی احساس کنیم هیچ کنترلی بر خطراتی که ما را تهدید می‌کنند نداریم. بنابراین، باید اقداماتی انجام دهیم که این حس عاملیت را به زندگی‌مان بازگردانند؛ مثلاً داشتن روتین روزانه، خوردن غذا در زمان‌های مشخص، پرداختن به ورزش و سرگرم‌کردن خود با تماشای فیلم. مهم‌تر از همه، باید کمتر به سمت پیگیری مداوم اخبار برویم، چون اخبار جنگ، بار روانی سنگینی دارد. دو طرف معمولاً در اخبار خود اغراق می‌کنند و این می‌تواند برای افراد مضطرب، بسیار آزاردهنده باشد.»

او درباره نقش یوگا نیز چنین می‌افزاید:«یوگا در بسیاری از افراد، به‌ویژه اگر علائم‌شان شدید نباشد، بسیار کمک‌کننده است. البته یوگا لزوماً نیاز به انجام در سالن ورزشی ندارد. یوگایی که در اینترنت آموزش داده می‌شود هم مفید است؛ مانند تمرین تنفس عمیق یا تمرین حضور ذهن – مثلاً اینکه فرد برای دو دقیقه تمام توجه خود را به صداها یا بوهای اطرافش معطوف کند. این تمرین‌ها ما را از فضای اضطرابی به فضای عادی‌تری برمی‌گردانند.»

نقش دوگانه عزاداری محرم در کاهش یا تشدید اضطراب‌های پساجنگی

حافظی درباره نقش مراسم عزاداری در کاهش اضطراب نیز می‌گوید:«این موضوع بستگی به ویژگی‌های شخصیتی هر فرد دارد. اگر فردی در این‌گونه جمع‌ها احساس آرامش داشته باشد، عزاداری می‌تواند کمک‌کننده باشد. اما برخی افراد هم هستند که صداهای بلند در این مراسم برایشان یادآور جنگ و آزاردهنده است. این افراد بهتر است کمتر در چنین محیط‌هایی حضور پیدا کنند.»

وی ادامه می‌دهد:«هر نوع حضور در جمع، خواه جلسات قرآن، دعا یا حتی صحبت دوستانه در جمع‌های خانوادگی، می‌تواند ناخودآگاه باعث کاهش اضطراب شود. برخی افراد که در اطرافشان کسی را ندارند، به سمت گروه‌درمانی زیر نظر روان‌شناس روی می‌آورند که این نیز بسیار مؤثر است.»

نقش رسانه‌ها و نهادهای حاکمیتی در التیام اضطراب جمعی

این روانپزشک درباره نقش رسانه‌ها در کاهش یا تشدید ترس‌های پس از جنگ چنین اظهار می‌کند:«رسانه‌ها کارشان در اصل جنگ تبلیغاتی است. اما اگر بتوانند منابع خبری خود را مستند نگه دارند، از اعلام شتاب‌زده اخبار خودداری کنند و در لابه‌لای اخبار بد، اخبار خوب نیز منتشر کنند، می‌توانند به مخاطب کمک کنند. ما فقط اخبار جنگ نداریم، بلکه می‌توانیم خبرهای دیگری هم منتشر کنیم که به تعدیل فضا کمک کنند.»

رسانه ها در لابه‌لای اخبار بد، اخبار خوب نیز منتشر کنند، ما فقط اخبار جنگ نداریم، بلکه می‌توانیم خبرهای دیگری هم منتشر کنیم که به تعدیل فضا کمک کند

او همچنین به نقش جامعه و دولت اشاره می‌کند و می‌گوید:«خوشبختانه جامعه ما به‌صورت خودجوش رفتارهای حمایتی نشان داد؛ از اعلام آمادگی برای اسکان گرفته تا پذیرایی در مساجد و هتل‌ها. این همبستگی ملی، که معمولاً در زمان جنگ‌ها شکل می‌گیرد، بسیار کمک‌کننده بود. بسیاری از روان‌شناسان نیز جلسات گروه‌درمانی رایگان برگزار کردند، چه برای افراد عادی و چه برای خود روان‌شناسان.»

او تأکید می‌کند:«اما لازم است دولت هم حساسیت نشان دهد نسبت به آسیب‌هایی که به مردم وارد شده است. مثلاً اگر خانه‌ای خراب شده، باید مشخص شود که آیا قرار است دولت در بازسازی آن کمک کند یا نه. سرمایه‌ای که از بین رفته، اگر جبران‌پذیر باشد، سطح استرس فرد بسیار کاهش می‌یابد.

خانواده‌ها، درک کنند نه نصیحت

حافظی در پایان به خانواده‌ها توصیه می‌کند که نقش درستی در حمایت روانی از اعضای آسیب‌دیده ایفا کنند:«متأسفانه یک رفتار رایج این است که خانواده‌ها حاضر نیستند احساس فرد مضطرب را بپذیرند. خیلی وقت‌ها با نصیحت وارد می‌شوند؛ مثلاً می‌گویند “نگران نباش، اوضاع آن‌قدرها هم بد نیست”، که معمولاً هیچ تأثیری ندارد و گاهی حتی وضعیت فرد را بدتر می‌کند. اولین قدم، پذیرش اضطراب فرد است. قدم بعدی، آرام‌ماندن سایر اعضای خانواده است. اگر آن‌ها آرام باشند، این احساس آرامش به فرد مضطرب هم منتقل می‌شود.»

به جای نصیحت، اول اضطراب فرد را بپذیرید و بعد با آرامش خودتان، به او کمک کنید تا آرام شود

وی خاطرنشان می‌کند:«اگر نیاز به درمان وجود دارد، خانواده نباید مانع کمک گرفتن فرد شوند. خیلی از افراد می‌گویند دارو نخور، معتاد می‌شوی، در حالی که اضطراب شدید و مزمن، بدون درمان مناسب می‌تواند سال‌ها فرد را آزار دهد. خانواده‌ها باید انعطاف‌پذیری بیشتری نشان دهند. مثلاً در مورد دانش‌آموزی که درگیر شرایط جنگی است، نباید انتظار داشت حتی زیر بمباران هم برای کنکور بخواند. این فشار مضاعف است. ما باید بار مسئولیت‌ها را در این دوره از دوش افراد مضطرب برداریم، تا زمانی که آرامش نسبی برقرار شود، سپس به تدریج مسئولیت‌ها را بازگردانیم.»

هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین اخبار

  • تنها سلاح در جنگ‌روانی را دریابیم
  • اگر بعد از جنگ هنوز می‌ترسیم، طبیعی است؟
  • فرار از واقعیت؛ چرا نسل جدید در دنیای مجازی پناه می‌گیرد؟
  • گفت‌وگوی بی‌واسطه با مردم و نخبگان، پایه سیاست‌گذاری کارآمد
  • جاسوسی و تخلیه اطلاعاتی موساد با ترفند ارائه مشاوره پزشکی
  • آیفون ۱۷ ایر: نازک‌ترین آیفون تاریخ اپل
  • ایلان ماسک هوش مصنوعی پیشرفته Grok 4 را معرفی کرد
  • پارسا پیروزفر، هدیه تهرانی، بهرام رادان و… با سریال‌های جدید
  • نامشخص بودن وضعیت تولید فصل دوم آخرین سریال سعید سلطانی با وجود وعده‌های مدیر سیما‌فیلم | تولید «طوبی 2» در هاله‌ای از ابهام
  • عرضه تعدادی فیلم قدیمی و مطرح ایرانی در شبکه نمایش خانگی | به تماشای آثاری از امیرنادری، عباس کیارستمی و داریوش مهرجویی بنشیند
  • ظرفیت غنی ادبیات شفاهی خوزستان نشانگر پیشینه فرهنگ ادبیات کودک است
  • افزایش شمار شهدای رسانه‌ای جنگ ۱۲ روزه به ۱۲ تن
  • روایت سربازان گمنام سلامت جندی شاپور در حماسه پایداری و میزبانی اربعین
  • نخستین دوره خبرنگاری تخصصی کشاورزی در خوزستان برگزار شد
  •  شکوائیه رسمی سازمان بسیج رسانه و مرکز بسیج رسانه ملی در محکومیت کشتار ۱۲ خبرنگار ایرانی توسط رژیم صهیونیستی و درخواست پیگرد بین‌المللی عاملان جنایت جنگی
  • صفحه نخست
  • خوزستان
  • سیاسی
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • فرهنگ و هنر
  • بین الملل